تاراس بولبا
نویسنده:
نیکلای گوگول
مترجم:
قازار سیمونیان
امتیاز دهید
✔️ گوگول در این داستان راجع به زندگی کازاکی به نام «تاراس بولبا» و دو پسرش «اُستاپ» و «آندری» سخن میگوید و شرح حال زندگی آنها اعم از رشادتها و خیانتها را توصیف میکند.
وقایع رمان در قرن شانزدهم میگذرد؛ قرن شمشیر و جنگ که هر کس که در خور نام انسان است در حال پیکار است. تاراس بولیا، کازاک پنجاه سالهای که همچنان آماده جنگیدن و کشتار در راه اعتقاد خود است، با دو پسرش اوستاپ و آندری به اردوگاه کازاکها در «سچ»، واقع در جزیرهای در رود دنیپر، میروند. شب و روز در استپها، اسب میتازند و درست هنگامی به آنجا میرسند که کازاکها پشت به هزیمت داده از قایق پیاده میشوند و با خشم تمام نقل میکنند که «یهودیها کلیساهای ما را به اجازه میگیرند و کاتولیکها، مسیحیان ارتدوکس رابه ارابه میبندند، چطور میتوان در سرزمین روس این همه از دست کفار شکنجه دید و تحمل کرد!» جنگ آغاز میشود...
درون مایه داستان تاراس بولبا ستایشی است از کازاکها و شرح شیوه زندگی و احوالات و آداب و رسوم ایشان. گرچه به نظر میرسد گوگول در وصف ویژگیهای عجیب و منحصربهفرد کازاکها اندکی زیادهروی کرده باشد اما شخصیت تاراس بولبا را میتوان آیینه تمام نمای یک کازاک واقعی که طبیعتی شجاع و وحشی دارد برشمرد.
بیشتر
وقایع رمان در قرن شانزدهم میگذرد؛ قرن شمشیر و جنگ که هر کس که در خور نام انسان است در حال پیکار است. تاراس بولیا، کازاک پنجاه سالهای که همچنان آماده جنگیدن و کشتار در راه اعتقاد خود است، با دو پسرش اوستاپ و آندری به اردوگاه کازاکها در «سچ»، واقع در جزیرهای در رود دنیپر، میروند. شب و روز در استپها، اسب میتازند و درست هنگامی به آنجا میرسند که کازاکها پشت به هزیمت داده از قایق پیاده میشوند و با خشم تمام نقل میکنند که «یهودیها کلیساهای ما را به اجازه میگیرند و کاتولیکها، مسیحیان ارتدوکس رابه ارابه میبندند، چطور میتوان در سرزمین روس این همه از دست کفار شکنجه دید و تحمل کرد!» جنگ آغاز میشود...
درون مایه داستان تاراس بولبا ستایشی است از کازاکها و شرح شیوه زندگی و احوالات و آداب و رسوم ایشان. گرچه به نظر میرسد گوگول در وصف ویژگیهای عجیب و منحصربهفرد کازاکها اندکی زیادهروی کرده باشد اما شخصیت تاراس بولبا را میتوان آیینه تمام نمای یک کازاک واقعی که طبیعتی شجاع و وحشی دارد برشمرد.
آپلود شده توسط:
ماهتاب
1388/11/11
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاراس بولبا
تاراس بولبا روزی که بالاخره اسیر میشود و قرار است که زنده در آتش سوزانده شود. آخرین کلماتی که میگوید برای این است که راه فرار را به رفقایش نشان دهد، و بعد در میان شعلههای آتش جان میدهد.
اینگونه مردن، پاک است.
مرگش چون مرگ تاراس بولبا
نه چون مرگ من و تو
مرگ پاک دیگری بوده است
فقط می خواستم بدانم چگونه مرده است ان هم که نشد ( البته اگر منظور استاد قهرمان همین این کتاب بوده باشد )
خوب بود